فهرست مطالب
در قانون تجارت د ر ماده 378 تعريف متصدي حمل ونقل آمده است طبق اين ماده، متصدي حمل ونقل كسي است كه حمل اشيا را در مقابل اجرت به عهده مي گيرد. از نظر لغوی ،متصدي كسي است كه مباشر شغل باشد.
متصدي در عرف به معني عهده دار شدن كاري و مبادرت نمودن به انجام امري ميباشد. در زمينه واژه تصدي حقوق دادنان عقايد یدارند كه عمده نظرات آنها مشابه میباشد:و خلاصه مطالب انها این است که تصدی زمانی مصداق پیدا مینماید که در چارچوب موسسه یا بنگاه باشد.این نظرات را به دو گروه عمده تقسیم مینماییم .دسته از حقوق دانان که اعتقاد دارند تصدی باید به صورت حرفه و شغل باشد و دسته ای که اعتقاد دارند تصدی باید در قالب موسسه باشد
لفظ متصدي زماني مصداق پيدا مي كند كه با سازماني سرو كار داشته باشيم و در ان ابزاري مثل ماشين آلات ، ميز و رايانه به كار رفته باشد بنابراين راننده تاكسي كه ماشين متعلق به خود را مي راند و فعاليتش سازماندهي شده نيست، متصدي حمل ونقل نمي باشد وتاجر هم نيست . البته شخصي حقوقي را مي توان متصدي حمل ونقل لحاظ كرد و چنانچه حمل ونقل به صورت حرفه اي انجام نپذيرد، مقررات قانون مدني حاكم خواهد بود.
حمل ونقل در صورتي تجاری است كه يك موسسه حمل ونقل ايجاد شود. همانطور كه با يك بار خريد و فروش نمی توان فرد را تاجر شناخت با يك بار حمل ونقل نيز نمي توان از لفظ متصدي استفاده كرد.
تصدي به حمل ونقل مستلزم انجام در چهار چوب بنگاه يا موسسه است. واين دادگاه است كه با توجه به عواملی از قبيل تكرار در انجام عمل در چهار چوب موسسه واوضاع واحوال قضيه ، متصدي را تشخيص مي دهد.(2 )
تصدي در چهار چوب بنگاه يا موسسه امكان پذير است وتصدي در خارج بنگاه اساساً ممكن نيست. (1 )
تصدي به حمل ونقل از اعمال تجاري است ولي بايد به صورت حرفه اي وتكراري انجام پذيرد تاتجاري محسوب شود.
اشخاصي كه براي خود مبادرت به عمليات حمل و نقل مي كنند تاجر محسوب نمي شوند زيرا عمل آنها فرعي وبراي رفع احتياج است . برعكس اشخاص وموسساتي كه كارشان حمل ونقل
در مقابل كرايه است مشمول حقوق تجارت هستند حتي اگر به عمل تجاري مبادرت نورزند. براي مثال شوفر تاكسي و راننده كاميون که صاحب وسيله نقليه نباشد، كارگر است و تاجر نميباشد . اگر خود صاحب وسيله نقليه باشد بيشتر مشمول تعريف پيشه ور است تا تاجر
و اگر وي وسايل حمل ونقل متعدد داشت ور انندگانی استخدام كرد ،متصدي حمل ونقل است و تاجر محسوب مي شود.
«هرگاه شغل شخصي تصدي به حمل و نقل باشد تاجر است . اگر كسي اتفاقاً مبادرت به حمل ونقل نمايد تاجر شناخته نمي شود كليه اشخاصي كه شغل آنها حمل ونقل است تاجر خواهند بود. شخصی كه داراي وسيله نقليه اي باشد كه خودش تصدي آن را دارد مثل راننده كاميون تاجر نيست و عملش نيز تجاري نخواهد بود بلكه شبيه كارگري است كه از دسترنج خود امرار معاش مي كند.
نتیجه ای که از مطالب فوق میتوان گرفت این است که تصدی به حمل و نقل ،زمانی مصداق پیدا مینماید که به صورت تشکیلاتی منسجم سازماندهی شود و در این تشکیلات ،افراد به صورت حرفه ای به امور حمل و نقل بپردازند. .بنابر این ،حرفه قرارداد حمل و نقل به تنهایی ملاک تصدی محسوب نمی شود ،بلکه وجود سازمان یا تشکیلات نیز ،امری ضروری تلقی میشود و لازم است برای تصدی ،مجوزهای لازم اخذ گردد.متصدی حمل و نقل نیز میتواند ،حقیقی یا حقوقی باشد .به نظر میرسد نظر حقوق دانان دسته اول صحیح تر باشد .حال انکه نظریات دسته دوم نیز باید لحاظ شود .یعنی صرف وجود موسسه ،ملاک تصدی گری نیست و این موسسه باید شغل حرفه ای فرد باشد تا بتوان او را متصدی نامید .