فهرست مطالب
قرارداد در لغت به معني «اتفاق دو يا چند تن در امري ، پيماني ، عهد نامه اي و….» و در اصطلاح حقوقی((توافق دو یا چند اراده به منظور ایجاد اثر حقوقی تعبیر شده است. )) در توضيح بيشتر قرارداد مي توان آنرا به توافق اراده دو طرف به منظور ايجاد يك اثر حقوقي تعبير نمود، كه نتيجه اين قرارداد ممكن است ايجاد، تغیير يا سقوط تعهد باشد يا ايجاد، تغيير يا سقوط حق عيني .
تعریف حمل و نقل
حمل را به معناي ((بار ، آنچه كه به دست يا دوش مي كشند و از جايي به جاي ديگر مي برند تعريف كرده اند )) با اين توضيح بايد افزود كه اين قرارداد درمبادلات بازرگاني نقش بسيار پر اهميتي دارد وامروزه مهمترين پايه توسعه روابط تجاري همين قرارداد حمل و نقل است. النهايه بايد افزود ، قانون تجارت ايران به عنوان قانون خاص ، قرارداد و حمل را از شمول مقررات قانون مدني كه قانوني عام مي باشد خارج نموده است.
به تعبير كلي، قرارداد وقتي تجاري است كه موضوع تعهد آن تجاري باشد. تعهدتجاري تعهدي است كه از اعمال تجاري ناشي شده باشد وملاك و ضابطه تشخيص عمل تجاري از مدنی ، قانون و راي دادگاه است . بنابراين قرارداد تجاري به قراردادي اطلاق مي شود كه تعهد يا تعهدات موردتوافق طرفين يا اطراف قرارداد ، لااقل براي يكي از آنها از اعمال يا معاملات تجاري باشد. به عبارت ديگروقتي اعمال يا معاملات تجاري در قالب حقوقی قرار داد ريخته مي شود قرارداد تجاري ناميده مي شود. به اختصار ياد آور مي شويم كه قراردادهاي تجاري اگرچه در اصول واستخوان بندي ( شرايط اساسي صحت معاملات ) فرق چنداني با قراردادهاي مدني ندارند ،
همچنين با توسعه روز افزون روابط بين المللي ، قراردادهاي تجاري همواره درزمينه هاي مختلف نیز جنبه بين المللي به خود گرفته است . امروزه تجارت در كمتر كشوري در قلمرو و چار چوب مقررات همان كشور است . پيمان هاي دو یا چند جانبه بين المللي به منظور نزديك و يكنواخت كردن پاره اي از قوانين ومقررات ملي از يك سو و حل تعارض قوانين درزمان ومكان از سوي ديگر ، از جمله تغییرات به عمل آمده محسوب میشود که قرارداد حمل و نقل نیز از مصادیق بارز این تغییرات می باشد.
«قرارداد حمل ونقل عبارت است از تحويل گرفتن مسافر ويا كالا در مبدا به توسط موسسه حمل ونقل و استقرار دادن و بارگيري در وسيله نقليه و جا به جايي محموله از نقطه اي به نقطه معينه ديگر و تخليه وتحويل آن در نقطه معينه در مقصد. طبق قوانين ومقررات در مقابل اجرت » حقوق دان دیگر نیز قرار داد حمل و نقل را اینگونه تعریف کرده است :((به طور کلی قرارداد حمل و نقل عبارتست از قراردادی که به موجب آن متصدی حمل و نقل تعهد می کند در مقابل دریافت اجرت ،اشیایی را که به او تسلیم شده ، در محل دیگری تحویل دهد یا اشخاص را با وسایل نقلیه ، از محلی به محل دیگر ببرد.
قانون دريايي ايران به طور جداگانه و در مواد مختلف به بيان تعريف قراردادحمل ونقل پرداخته است. بند (ب) ماده 111 ق. د.ا. در مورد تعريف قرارداد حمل ونقل مسافر مي گويد : ((به استناد قرارداد اجاره كشتي، قرارداد حمل ونقل قراردادي است كه از طرف متصدي حمل و يا به حساب و براي حمل مسافر منعقد مي گردد ومسافر كسي است كه بر طبق قرارداد حمل با كشتي مسافرت مي كند .)) هم چنين در قوانين ، كنوانسيون ها ، عهدنامه ها و مقررات بين المللي قرارداد حمل ونقل داراي تعاريفي مي باشد كه بعضاً شبيه به هم هستند در قوانین دیگری کشور ها نیز تعاریف متفاوتی از قرارداد حمل و نقل مشاهده می کنیم از جمله :
عقد متبادلی عقدی است که غرض اساسی از آن تامین انتقال شخص یا شی از جایی به جای دیگر باشد . در قانون تجارت فرانسه نیز حمل و نقل ،همانند قانون لبنان تعریف شده است. قانون تجارت الجزایر نیز با معاوضی دانستن عقد حمل و نقل در تعریف مشابهی میگو.ید :عقد نقل ،توافقی است که به مقتضای آن ،متعهد نقل در مقابل ثمن ملتزم میشود که شخصی متولی انتقال شخص یا شیء به مکان معینی شود
عليهذا كليه تعاريف فوق تعاريف جامع و مطلوبي به شمار مي روند. چرا كه تفاوت تنها در حكومت قوانين مربوطه اين قراردادهاست وهسته مركزي اين تعاريف تعهد به حمل ونقل مي باشد، که البته حسب موردمتفاوت است. اين تعهد حمل ونقل ممكن است جا به جايي يا نقل وانتقال اشياء يا اشخاصي از محلي به محل ديگر باشد. لازم به ذكر است كه تعاريفي نيز وجود دارد كه اصولاً مشمول تعاريف قرارداد حمل ونقل نيست. براي مثال تعيين مدت در قرارداد ممكن است احكام و قواعد خاصي به قرارداد حمل ونقل بدهد، چرا كه قراردادحمل ونقل، علي الاصول متضمن تعهد حمل ونقل از محلي به محل ديگر است بي آنكه مدت در آن نقش عمده اي داشته باشد. و در دسته قراردادهايي است كه مدت دقيق انجام تعهدخیلی مهم است . نگارنده نيز خود تعريف جدايي از اين قرارداد دارد :
قرارداد حمل ونقل عبارت است از هر قراردادي كه بر اساس آن حمل و نقل كننده در ازاي دريافت كرايه ،حمل كالا يا مسافري را از محلي به محل دیگر تعهد مي نمايد.